دسته بندی

روشهای مطالعه (قسمت دوم) روانشناسی خبر پردازی

روشهای مطالعه (قسمت دوم) روانشناسی خبر پردازی

در پایان قسمت اول قرار شد در مورد روانشناسی خبر پردازی صحبت کنیم به عبارتی دیگر  سازو کار حافظه انسان ، و چطور می شود که یک نفر مطلبی را به خاطر می سپارد. آیا آدمیزاد برای خودش روشهایی دارد ؟ آیا روشهای مطالعه که اندیشمندان از آن صحبت می کنند همان روشهایی است که ما تاکنون بکار می گرفتیم ؟
اجازه بدهید از شما سوالی بپرسم : چگونه می توانید یک لیوان آب را درون استخری بریزید و یک هفته بعدش بروید و محتوای همان لیوان را از داخل استخر بردارید؛ توجه کنید ؛ همان آبی که هفته قبل درون استخر ریختید !؟
تعجب کردید!؟ حق دارید ولی این کاری است که شما هر روز انجام میدهید در واقع ذهن شما ، یا حافظه و یا مغز ، هرچی که اسمش را می گذارید مانند آن استخر است و شما دائماً اطلاعات کوچک  را می ریزد داخل آن استخر.                              .
یک پرسش دیگر  : چرا شما می توانید بعضی از آن اطلاعات را حتی چند هفته یا چند ماه و چند سال بعد به یاد بیاورید در واقع همان لیوان آب را از استخر ذهنتان بگیرید ولی برخی را هرگز یادتان نمی آید و برخی دیگر را باید اتفاقی بیفتد تا به یاد آورید: بله دوستان ، داستان ما از اینجا آغاز می شود که روشها ی مطالعه و تکنیک هایی که بکار می گیرید این امکان را به شما می دهد که این کار را بکنید، ولی پیش از اینکه به بررسی آنها بپردازیم بایستی اول نظام خبر پردازی (روانشناسی خبر پردازی) را بدانید . این یک الزام است .                                                  
بیایید با همان مثال اولی آغاز کنیم . (مثال لیوان آب ) تصور کنید در بیرون از ذهن ما و در یک جایی شیر آبی وجود دارد و در درون این  شیر به جای آب ،اطلاعات (داده ها ) درسی شما اعم از شیمی و فیزیک و ..... و کلاً همه آنچیزی که تاکنون نخوانده اید و قرار است بخوانید ، قرار دارد و هر وقت بخواهید می روید سراغش و آنرا باز می کنید  و یک مقدار می نوشید ،به عبارتی وقتی قرار است بنشینید و درس بخوانید شیر اطلاعات را باز می کنید و از آن می نوشید.                                          
مغز انسان خیلی با کلاس تر از خودمان است .سرش را نمی گذارد زیر شیر آب و قورت قورت آب بخورد بلکه اول یک تٌنگ آب می آورد و آب را در داخلش می ریزد سپس آب را از تٌنگ می ریزد داخل لیوان و سرانجام آن را می نوشد . در ذهن آدمی تٌنگ ،  حافظه کوتاه مدت است (یادگیری) و مغز انسان هم همان استخری است که پر از آب است. پس تا اینجا ما یک شیر آب داشتیم که داخلش اطلاعات بود (البته این مورد مال ما نبود) ولی یک تنگ آب داشتیم که همان حافظه کوتاه مدت بود و یک استخر که همان ذهن یا مغز و یا بهتر بگویم حافظه بلند مدت است .                                               
فکر نمی کنید یک چیزی را جا گذاشتیم . بله لیوان ، لیوان همان ( سی پی یو ) است.پردازشگر اطلاعات ما است یعنی که از تنگ  اطلاعات را می ریزیم درون لیوان یا پردازشگر و بعد از ویرایش کردن ، آن اطلاعات را در مغز قرار می دهد . البته مرتب و منظم یا احساس خوب و انرزی مثبت و دقت تمام  بطوریکه هر زمان خواستیم میتوانیم برویم  داخل استخرِ ذهنمان آنها را بازیابی کنیم.                                              
بنابراین  سیستم یادگیری ما به این صورت است :
 
اطلاعات بیرونی
 


 
حافظه کوتاه مدت (یادگیری)
 
 
 
 
  
  پردازشگر :
 
 
   
حافظه بلند مدت :
 
 
 
 
 دوباره  مرور می کنیم .هنگامی که ما شیر آب  را باز می کنیم همان زمانی است که ما درکلاس درس و یا نزد یک دبیر خصوصی و یا توی آموزشگاه نشسته ایم و اطلاعات به سرعت این مراحل را طی می کند و به حافظه بلند مدت وارد می شود ولی راستش را بخواهید حافظه کوتاه مدت ما آنقدر کوچک است که هر اطلاعاتی که به آن می ریزد (تنگ آب) به قطعات کوچک شاید باورتان نشود 5 کلمه 7 کلمه تقسیم می کند و بلافاصله  پُر می شود و اتوماتیک می ریزد داخل لیوان پردازشگر، لیوان پردازشگر بلافاصله  پر نمی شود چند تا ااز این تعاریف 5 یا 7 کلمه ای را می گیرد ، سر و دمش را می زند و به اصطلاح ویرایشش می کند بعد کادو پیچش می کند و در نهایت یک کوچولو از آن بسته بندی زیبا را می کَند و نزد خودش نگاه می دارد و الباقی یعنی 99/99 صدم درصد را می ریزد داخل استخر ذهن .                                                                                              
جالب است نه !؟ اطلاعات  هنگام وارد شدن به ذهن خیلی زیادند به طور مثال شما در یک روز کُلی درس می خوانید . علاوه بر درس خواندن تلویزیون می بینید، در مدرسه با دوستانتان صحبت می کنید و دهها کار دیگر . اینهمه اطلاعات باید همه بروند داخل ذهن و البته می روند ولی  ذهن شما آنها را اهم و فی الاهم می کند . مثلا برای دانش آموزشی حرف زدن با دوستان  و رابطه اهمیت دارد و درس خواندن در درجه دوم و سوم است بنابراین اطلاعات مربوط  به سخنان دوستان بصورت مرتب و در دسترس قرار دارد برای دانش آموزشی بلعکس موفقیت درسی مهم است بنابراین آنها را مرتب  در ذهنش قرار می دهد . علاوه بر این اطلاعات یک سری هم هستند که شما چه بخواهید و یا نخواهید می روتد توی ذهن مثل بوق بلند یک اتومبیل و از دست .......                                                                                                                 
نظام یادگیری وظیفه اش فقط پردازش اطلاعات در پردازشگر مغزتان نیست بلکه کل رفتار شما و دیگران و دقت و توجهی که شما برای تنظیم اطلاعات  در یک شبانه روز انجام می دهید برای او  مهم است .  اگر درس برایتان مهم است  اطلاعات درسی با اهمیت و توجه بیشتر و سایر اطلاعات بدون ارتباط با درس  هم به صورت نظام مند وارد ذهن میشوند اینجاست که شما نیاز به کمک دارید .نیاز به شخصی ویا چیزی دارید که روشهای مطالعه (استاندارد)را به شما بیاموزد ، تا آموخته های درسی شما به صورت سیستمی و منظم انتخاب اول شما باشد ونه تنها در دسترس باشند بلکه اصلاً فراموش نشوند و اگر هم شدند با یک اشاره (مثل یکی از چهار گزینه در پاسخ یک سوال کنکور) به یادتان بیاید . همه این مطالبی که گفتم زمانی هست که شما دانش یا اطلاعات را در درون حافظه بلند مدت (استخر ذهنتان ) ذخیره می کنید .اما سوال اینجاست که چگونه آنها را به یاد می آورید؟
براستی چگونه !؟ چه عاملی باعث می شود شما یک گزینه صحیح را با اطمینان انتخاب می کنید ؟ و چه فرایندی در بازگشت اتفاق می افتد که شما از میان دریای از دانش و اطلاعات درست می روید سروقت پاسخ صحیح و آن را بر می گزینید؟ این درست مطلبی است که در جلسه بعدی برای شما می شکافم  بنابراین قرار ما در جلسه سوم نظام یادآوری است . در حال حاضر شما می دانید که پردازش اطلاعات باید با روش و اصولی همراه باشد برای اینکه از ریخت و پاش جلوگیری شود .
قسمت سوم مقاله ما در مورد نظام یاد آوری است .
به امید موفقیت – سهیل خاکپور