ماورائ طبیعی شدن
4 سال قبل مدیریت سایت ، خاکپور ماورائ طبیعی شدن
ماورای طبیعی شدن/ سؤالهای پرشمار و عاجز بودن بشر از درک آنها
کتاب ماورای طبیعی شدن، نوشتۀ دکتر جو دیسپنزا، به همت انتشارات پردیس آباریس به چاپ رسیده است. بشر در طول سالیانی که روی کرۀ زمین زندگی کرده است، پیوسته درگیر مسائلی بوده که هیچ توجیه علمی برای آن نداشته و از درک آن عاجز بوده.
این مسائل همان
ماوراءالطبیعه یا فراگیتی نامیده میشود. با پیشرفت علم بشر، بسیاری از این مسائل، به مسائل طبیعی بدل شدهاند، اما خیل عظیمی از سؤالهای بیجواب دیگر باقی مانده که همچنان در فهرست ماوراءالطبیعه جای دارد.
ماوراءالطبیعه را در متون اسلامی، عالم غیب گفتهاند. عالم غیب نیز همان عالمی است که از نگاه حسی ما پوشیده است و میتوانیم با عقل، نشانههایی از آن بیابیم و با استفاده از وحی، جزئیات آن را به دست آوریم.
البته نباید ماوراءالطبیعه را مترادف مابعدالطبیعه بدانیم؛ چون بحث مابعدالطبیعه به بحث فلسفی گفته میشود و بحث فلسفی منحصر در غیب و مجردات نیست. برای نمونه، یکی از مباحث اصلی فلسفه، بحث از علت و معلول است که این بحث عالم ماده را نیز شامل میشود.
بسیار پیش آمده است که در طول تاریخ بشر، افراد عادی تجربههایی را از سر گذراندهاند که آنها را به ورای محدودۀ آن چیزی رسانده است که ما ممکن میپنداریم.
از عمر چند صد سالۀ لی چینگ یوئن رزمیکار، که طی ۲۵۶ سال عمرش از سال ۱۶۷۷ تا ۱۹۳۳ با ۱۴ زن ازدواج کرد و بیش از ۲۰۰ فرزند به دنیا آورد، تا شفای خودبهخودی بیماریهای عدیدهای که انستیتوی علوم نوئتیک از ۳۵۰۰ مرجع و در بیش از ۸۰۰ ژورنال به ۲۰ زبان مختلف جمعآوری کرده است.
این شواهد بهروشنی به ما نشان میدهد که ما آن چیزی نیستیم که در گذشته به ما گفتهاند و حتی فراتر از آن چیزی هستیم که تصورش را میکردهایم.
حال که پتانسیل گسترش یافتۀ بشر کمکم مورد قبول عموم واقع میشود، پرسش اصلی از چه چیزی در زندگی ما ممکن است؟ به چگونه آن را انجام دهیم؟ و چگونه پتانسیل خارقالعادۀ زندگی روزمرۀ خود را بیدار کنیم؟ تغییر پیدا کرده است. پاسخ این پرسش، پایۀ این کتاب را شکل میدهد: ماورای طبیعی شدن: چگونه افراد معمولی کارهای خارقالعاده را انجام میدهند.
دکتر جو دیسپنزا، پزشک، دانشمند و عارف امروزی است. همچنین او ترکیبگر اطلاعات است و آرمانی دارد که از چهارچوبهای یک رشتۀ علمی واحد فراتر میرود.
جو دیسپنزا با استفاده از حوزههای متنوع علمی مانند اپیژنتیک، بیولوژی مولکولی، نورو کاردیوگرافی و فیزیک کوانتومی، مرزهای سنتی را که بین اندیشۀ علمی و تجربۀ بشری فاصله افکندهاند، در مینوردد و در را به روی پارادایم جدیدی از قدرت خودجوش باز میکند.
راهی برای فکر کردن و زیستن براساس آن چیزی که حس میکنیم در زندگیمان امکان دارد و نیز براساس آن چیزی که بهمنزلۀ واقعیت علمی قبول داریم.
در کتاب ماورای طبیعی شدن میخوانیم:
وقتی انسان در حالت پایداری از استرس باشد، انسجام مرکز قلبیاش از بین رفته و توانایی آفرینش او دچار اختلال میشود. مغز در پاسخ به ریتم آشفتۀ قلب از هم پاشیده و انسجامش را از دست میدهد و این عدم انسجام در دو شاخۀ سیستم عصبی خودمختار بازتاب مییابد.
اگر سیستم عصبی پاراسمپاتیک ترمز و سیستم عصبی سمپاتیک گاز باشد، درحالیکه این دو خلاف هم کار کنند، پیامی که به بدن ارسال میشود بدین گونه است: پایتان روی ترمز است، اما به ماشین گاز میدهید! لازم نیست متخصص خودرو باشید تا بتوانید اثرات مخرب این نیروهای مخالف را درک کنید. ترمز ماشین خراب میشود، به گیربکس فشار میآید و مقاومت ایجاد شده سبب اتلاف انرژی و کاهش بهینگی مصرف سوخت میشود.
تداوم این تنش سبب تحلیل بدن شده و توانایی ترمیم و حفظ سلامتی را از بین میبرد و انعطاف و شادابی را از آن سلب میکند.
اگر بگوییم انعطاف بر مدیریت بهینۀ انرژی استوار است، بر اثر استرس مزمن، نیرو بهطور کامل تحلیل رفته و ممکن است بیمار شوید. هرچه بیشتر به این حالت اضطرابی معتاد شویم، احتمال اینکه قلبمان را باز کرده، به درون غور کرده و بهصورت ارادی انسجام قلبی ایجاد کنیم، کمتر میشود.
ماورای طبیعی شدن، ترجمۀ روزبه ملکزاده و هیمن برین، در ۴۸۰ صفحه رقعی با جلد سخت و قیمت ۷۹ هزار تومان چاپ و روانۀ کتابفروشیها شده است.