ورود
وضعیت : موجود
افزودن به سبد خرید
توضیحات اثری است از ژوزه ساراماگو به ترجمه اسدالله امرایی و چاپ انتشارات مروارید. رمانی خیالی که تصویری تفکر آفرین، پرسش برانگیز و عمیق از واقعیتی هولناک می آفریند و جامعه ای را به تصویر می کشد که به ناگاه در سراشیبی سقوط قرار می گیرد و رو به سوی نابودی می گذارد. ساراماگو در کتاب خود از کوری انسان ها سخن گفته و با پرش های زمانی که خلق کرده بر جذابیت نوشتار خود افزوده است. ماجرا از یک روز معمولی در ترافیک یک چهار راه و با کوری ناگهانی راننده یک خودرو آغاز می شود بیماری عجیبی که به سرعت شیوع پیدا می کند. گزیده ای از کتاب حدو یک ساعت صبر کردند. وقتی صدای زنگ در بلند شد زن رفت که در را باز کند اما کسی توی پاگرد نبود، از گوشی دربازکن حرف زد، گفت خیلی خوب الان می آییم پایین. برگشت رو به شوهرش گفت پای پله ها منتظرند. دستور اکید دارند که بالا نیایند، به نظر می رسد که وزارت خانه واقعا ترسیده. برویم. با آسان بر پایین رفتند بعد گذاشت تا شوهرش چند پله باقیمانده را تا دم آمبولانس برود و برگشت تا چمدان را بیاورد. خودش آن را بلند کرد و هل داد توی آمبولانس. خودش هم رفت بالا و کنار شوهرش نشست. راننده برگشت و اعتراض کرد. من فقط ایشان را می توانم ببرم، دستور داده اند، باید از آمبولانس پیاده شوید، زن گفت شما باید من را هم ببرید، همین الان کور شده ام.