ورود
وضعیت : موجود
افزودن به سبد خرید
توضیحات آنی شرلی در اینگل ساید جلد ششم از مجموعه رمان های آنی شرلی است به قلم ال. ام. مونتگمری، ترجمه سارا قدیانی و چاپ انتشارات قدیانی. آنی شرلی دختری شاداب و پر انرژی با موهایی قرمز و صورتی کک و مکی است که بعد از سال ها زندگی در یتیم خانه از سوی خانواده ای به سرپرستی گرفته شد؛ زندگی برای او هم چون دیگر انسان ها با بالا و پایین های فراوانی همراه بوده اما آنی دختری است که هرگز امید را در دل خود از بین نبرده است. او اکنون یک بانوی متاهل و یک مادر است که از خانه رویایی به اینگل ساید نقل مکان کرده و با ماجراهایی جالب و گاه عجیب رو به رو می شود این جلد ماجرای دوره ای نزدیک به چهار سال را روایت می کند و از مواجهه خانواده آنی با اتفاقات گوناگون حکایت دارد. گزیده ای از کتاب آن قدر در فکر فرو رفت تا اینکه گیلبرت مشتاق شد بداند در سر او چه می گذرد. آنی پاسخ داد: «دارم نقشه می کشم تا دو نفر را به هم برسانم.» گیلبرت نومیدانه به بقیه نگاه کرد و گفت: «این نقشه اش هم یک روز افشا می شود. من خیلی سعی کردم، ولی اصلاح کسی که عاشق به هم رساندن دیگران است، شدنی نیست. این کار، او را به هیجان می آورد. نمی دانید تا به حال چندین نفر را به هم رسانده. خود من اگر این همه مسئولیت روی شانه هایم سنگینی می کرد، یک شب هم خوابم نمی برد.» آنی مصرانه پاسخ داد: «ولی همه ی آنها خوشبخت شده اند. من کارم را خوب بلدم. به یک یک زوج هایی که من جور کرده ام، فکر کن… تئودورا دیکس و لودوویک اسپید… استفن کلارک و پریسی گاردنر… جنت سوئیت و جان داگلاس… پروفسور کارتر و ازمی تیلر… نورا و جیم… و دووی و جارویس…» -قبول دارم. اوئن! این زن من همیشه خوش بین است. حتی شاید انتظار داشته باشد بوته ی خار روزی بتواند میوه ی انجیر بدهد. فکر کنم تا ابد به این شوهر دادن و زن دادنش ادامه بدهد. اوئن لبخندی به زنش زد و گفت: «البته یکی از به هم رساندن هایش را از قلم انداختید.» آنی گفت: «نه، در مورد این یکی گیلبرت مقصر بود. من تمام تلاشم را کردم تا پیشنهاد جراحی جورج مور را مطرح نکند. در مورد راحت خوابیدن هم باید بگویم بعضی شب ها خواب موفقیتم را می دیدم و در حالی که خیس عرق بودم، بیدار می شدم.»