دسته بندی

معرفی کتاب خود آموز دیکتاتورها

معرفی کتاب خود آموز دیکتاتورها



کتابی است نوشتۀ مشترک رندال وود و کارمینه دولوکا. خودآموز دیکتاتورها از جنس و سنخِ شهریار ماکیاوللی است و تداعی‌کنندۀ فلسفۀ سیاسیِ به‌شدت واقع‌بینانۀ ماکیاوللی در کتاب شهریار.
در خودآموز دیکتاتورها، احساسات‌گرایی و ترحم هیچ جایی ندارد؛ زیرا اگر کسی بخواهد رژیمی دیکتاتوری برپا کند به اجبار باید دربرابر کل زندگی متمدنانۀ بشری بی‌رحم و از آن متنفر باشد. پانصد سال از زمانی که ماکیاوللی این نظریه را مطرح کرد سپری شده و اوضاع تغییر چندانی نکرده است.
خودآموز دیکتاتورها مثل شهریار، اندرزنامه‌ای دربارۀ چگونگی رسیدن به قدرت سیاسی و چگونگی حفظ این قدرت است. کتاب مجموعه‌ای از دستورالعمل‌هاست که با مطالعۀ آن‌ها می‌توان به سازوکارِ تلخ و بی‌رحمانۀ نظام‌های دیکتاتوری پی برد.
همان‌طور که شهریار بازتابی از روابط قدرت و اوضاع و احوال سیاسی در پانصد سال پیش است، خودآموز دیکتاتورها هم بازتابی از روابط قدرت در یکی دو دهۀ آغازین قرن ۲۱ است.
خواننده با مطالعۀ دستورالعمل‌ها و توصیه‌های نویسندگان کتاب به پژوهندگان مکتب دیکتاتوری، با یکی از ژرف‌ترین حقایق تلخ وضعیت بشر آشنا می‌شود: نظام‌های دیکتاتوری. این نظام‌ها هنوز با ما هستند و همچنان صدها میلیون تن را در جای‌جای کرۀ خاکی زیر سیطرۀ خود دارند.
خودآموز دیکتاتورها با زبانی ساده و همه‌فهم، برایمان شرح می‌دهد که دیکتاتورها چگونه قدرت خود را به دست می‌آورند و چگونه آن را حفظ می‌کنند.



 
شاید در ظاهر، ارائۀ راهکارهای شریرانه به دیکتاتور، عملی شریرانه و زشت به شمار می‌رود؛ اما نباید فراموش کرد که ماکیاوللی هم در ابتدا، به خاطر نگارش شهریار مظهر شرارت و رذالت شمرده شد؛ اما گذر زمان، ارزش‌های کتاب را بر همگان آشکار کرد تا آنجا که صد سال پس از نگارش شهریار، فرانسیس بیکن دربارۀ آن نوشت:
«ما بیشتر مدیون ماکیاوللی و افراد دیگری هستیم که دربارۀ آنچه مردم انجام می‌دهند مطلب نوشته‌اند، نه دربارۀ آنچه باید انجام دهند. کتابی که زمانی مظهر شرارت و بی‌اخلاقی به شمار می‌رفت، حالا یکی از کتاب‌های تأثیرگذار بر رنسانس است و از نویسنده‌اش به عنوان پدر سیاست مدرن یاد می‌شود.
کتاب‌های شهریار، خودآموز دیکتاتورها و همتای قرن بیستمی‌اش، مکتب دیکتاتورهای ایناتسیو سیلونه، شناخت خوانندگان را از نظام‌های دیکتاتوری ارتقا داده و به آن‌ها یاد داده‌اند که چگونه می‌توان بر چنین نظام‌هایی غلبه کرد
قسمتی از کتاب خودآموز دیکتاتورها:
یکی از وظایف اصلی تو تصمیم‌گیری دربارۀ این موضوع است که چه کسانی باید و چه کسانی نباید پولدار شوند. تو تنها کسی هستی که باید تعیین کنی چه کسی تا چه مدتی در فلان جایگاه نان و آبدار (مثلاً ریاست گمرک یا ریاست ادارۀ مالیات) باشد. چنین روابطی مجوز اصلی نظام حامی‌پروری است و این نظامی است که هر دیکتاتور باهوشی به آن نیاز فراوان دارد. حامی‌پروری به این معناست که رابطه‌ای ساختاری بین حامی (دیکتاتور یا هر صاحب قدرتی) و کارگزاران (زیردستان دیکتاتور یا کسانی که به او خدمت می‌کنند) برقرار است. نظام حامیپروری در کشوری کارایی دارد که احزاب سیاسی واقعی و گروه‌بندی‌های طبقاتی ندارد. البته پولِ فراوانی باید در اختیار دیکتاتور باشد تا با توزیع آن بین صاحب‌منصبان و کارگزارانش بتواند همواره آن‌ها را در خدمت داشته باشد. اگر حامی‌پروری ابزار اصلی حکمرانی‌ات شود، همۀ فعل و انفعال‌های سیاسی، اقتصادی و غیره باید از کانال تو یا نمایندگان مورد تأییدت اتفاق بیفتد. برای تحکیم نظام حامی‌پروری باید هر سازمان و تشکیلاتی را که قصد نادیده گرفتن یا دور زدنت را دارد حذف کنی. حامی‌پروری به تو اجازه می‌دهد نظامی از شبکه‌های شخصی را جایگزین احزاب و گروه‌بندی‌های مشابه کنی؛ شبکه‌هایی که نهایتاً به تو ختم می‌شوند.
یک مثال می‌زنیم؛ ولادیمیر پوتین پس از دو دورۀ متوالی ریاست جمهوری، مجبور به کناره‌گیری از این منصب شد زیرا قانون اساسی روسیه اجازه نمی‌داد کسی سه دورۀ متوالی رئیس‌جمهور باشد. بنابراین پوتین زمام ریاست جمهوری را به کارگزار مورد اعتمادش دمیتری مدودف سپرد. مدودف پس از پایان دورۀ اول ریاست‌جمهوری‌اش اعلام کرد که قصد نامزد شدن برای دورۀ دوم را ندارد و همزمان پوتین دوباره به عرصۀ انتخابات ریاست جمهوری برگشت تا برای بار سوم رئیس‌جمهور کشور شود. خبرنگار نشریۀ اکونومیست که در جلسۀ اعلام انصراف مدودف و اعلام بازگشت پوتین حضور داشت، دربارۀ آن نوشت: «فریاد تحسین و هلهلۀ بوروکرات‌هایی که تنها نگرانی‌شان نزدیک ماندن به مرکز توزیع رانت است، زمانی بلندتر شد که آقای پوتین و آقای مدودف به آن‌ها گفتند
هیچ اهمیتی ندارد که آن‌ها در ادامه چه گفتند؛ آنچه اهمیت دارد ضرورت ابراز توافق پرشور این سیاستمداران پوشالیِ بی‌اصل‌و‌نسب، این کارگزاران حقیر دولت، با ارباب بزرگ برای حفظ مشاغل آب و نان‌دارشان است. حفظ شغل و باقی ماندن بر سرِ سفرۀ گستردۀ رانت‌ها تنها چیزی است که آن کارگزارانِ بی‌ریشه به آن علاقه‌مندند.
در کشوری که تو دیکتاتورش هستی، همه می‌دانند تنها فردی که اهمیت دارد، تویی. این تویی که می‌توانی هرکسی را که اراده کنی، از فرش به عرش برسانی و برعکس!